-
-
نویسنده کسی است که می نویسد. شما وقتی به فکر نوشتن میافتید که طرحی در سر داشته باشید.نوشتن فکر کردن است چون چیدن و آرایش کلام است و کلام تنها رسانهی فکر است. هر رمان با طرح موضوعی شروع می شود، در واقع طرح گام نخستی است که برای نوشتن داستان برداشته می شود.هر کس ممکن است طرحی برای نوشتن رمان داشته باشد اما برای خلق رمان باید عناصر سازنده آن را شناخت. بدون این شناخت طرح فقط ماده خامی است و اگر روی کاغذ بیاید از ارزشی برخوردار نیست.از این رو با ارائه طرح، داستانی به وجود نمی آید. طرح در حکم جرقه یی است که موجب زایش داستان می شود وگرنه به خودی خود نشانه یی از داستان ندارد.ممکن است دیگران هم چنین طرحی در ذهن داشته باشند.
votre commentaire -
بلندپروازی چیز خوبی است و شوق و اشتیاق نوشتن را در نویسنده بیشتر می کند و خیال او را به پرواز درمی آورد، اما به اصطلاح سنگ بزرگ علامت نزدن است. اولین بار نمی توان راه درازی را یک شبه پیمود. طرحی را برای نوشتن انتخاب کنید که از پس آن برآیید، نه طرحی که برای نویسنده کارکشته یی نیز نوشتن آن دشوار است. لئو تولستوی شاهکار خود رمان «جنگ و صلح» را وقتی نوشت که پیش از آن، چند مجموعه داستان کوتاه و رمان انتشار داده بود. گابریل گارسیا مارکز «صد سال تنهایی» را در بلوغ ذهنی و مهارت نویسندگی خود نوشت. احمد محمود پیش از نوشتن داستان های کوتاهش، نمی توانست رمان قدرتمند «همسایه ها» را بنویسد.
1 commentaire
Suivre le flux RSS des articles
Suivre le flux RSS des commentaires